Glossary entry (derived from question below)
Persian (Farsi) term or phrase:
بشر سر در گريبان است
English translation:
Man is cudgeling his brains/ruminating/pondering
Added to glossary by
SeiTT
Jan 29, 2010 18:06
14 yrs ago
2 viewers *
Persian (Farsi) term
بشر سر در گريبان است
Persian (Farsi) to English
Art/Literary
Poetry & Literature
Song Lyric
Greetings,
It is from the first line of this song which is called “منجی”.
ز بهر رفع عصيانش ، بشر سر در گريبان است
نداند زخم از روح است ، گنه در ذات انسان است
به هر سويي كند پرواز و هر رسمي كند آغاز
وليكن ظاهرش شاد و ز باطن ابر گريان است
Please show any kasres between words.
All the best, and many thanks,
Simon
PS A bit more context – the rest of the song:
شود تسليم هر فكري ، شود مومن به هر ذكري
گمانش مي رسد انسان رهش ايجاد اديان است
قفس را از طلا سازد ، نفس را در رهش بازد
ولي هرگز نمي داند كه دنيايش چو زندان است
پرستد مردگان را گه ، به اجدادش گهي بازد
گهي بر خود توكل ها و گه دستش به دامان است
به ظاهر پاك گرداند گناه جسم و روهش را
وليكن مزد وجدانش دو صد چندين و چندان است
خدا را گه كند انكار و گه در فيض او كوشا
چو معيارش ز انسان است ، ز افكارش پريشان است
ندارد ناخدايي چون به كشتي اندر اين طوفان
اسير باد و طوفان و غلام نفس و شيطان است
شب و روزش كشد زحمت ، ندارد مقصدي معلوم
هلاك جرعه اي آب و اسير لقمه اي نان است
وليكن شكر عيسي را كه آمد از سما بهرش
بداد او آن نجاتي را كه دور از عقل انسان است
بگفتا : درد از روح است و مزدش موت انسانهاست
گنه بسيار مي باشد چو سرپيچي ز فرمانش
صليبش گر به خود آري گناهت پاك مي گردد
بخوان از دل مسيحا را كه بر قلبت چو مهمان است
It is from the first line of this song which is called “منجی”.
ز بهر رفع عصيانش ، بشر سر در گريبان است
نداند زخم از روح است ، گنه در ذات انسان است
به هر سويي كند پرواز و هر رسمي كند آغاز
وليكن ظاهرش شاد و ز باطن ابر گريان است
Please show any kasres between words.
All the best, and many thanks,
Simon
PS A bit more context – the rest of the song:
شود تسليم هر فكري ، شود مومن به هر ذكري
گمانش مي رسد انسان رهش ايجاد اديان است
قفس را از طلا سازد ، نفس را در رهش بازد
ولي هرگز نمي داند كه دنيايش چو زندان است
پرستد مردگان را گه ، به اجدادش گهي بازد
گهي بر خود توكل ها و گه دستش به دامان است
به ظاهر پاك گرداند گناه جسم و روهش را
وليكن مزد وجدانش دو صد چندين و چندان است
خدا را گه كند انكار و گه در فيض او كوشا
چو معيارش ز انسان است ، ز افكارش پريشان است
ندارد ناخدايي چون به كشتي اندر اين طوفان
اسير باد و طوفان و غلام نفس و شيطان است
شب و روزش كشد زحمت ، ندارد مقصدي معلوم
هلاك جرعه اي آب و اسير لقمه اي نان است
وليكن شكر عيسي را كه آمد از سما بهرش
بداد او آن نجاتي را كه دور از عقل انسان است
بگفتا : درد از روح است و مزدش موت انسانهاست
گنه بسيار مي باشد چو سرپيچي ز فرمانش
صليبش گر به خود آري گناهت پاك مي گردد
بخوان از دل مسيحا را كه بر قلبت چو مهمان است
Proposed translations
1 hr
Selected
Man is cudgeling his brains/ruminating/pondering
سردر گريبان فرو بردن : كنايه از به فكر فرو رفتن ، سر را به زير افكندن از شدت شرم و ناتواني
http://adabiyatsari.blogfa.com/post-21.aspx
سر در گریبان كردن و فكر كردن. عمیق اندیشیدن.
http://www.24sahat.com/content/view/8/14/
سر در گریبان بودن: idiom: think hardly and carefully. This idiom implies prolonged inconclusive thinking about a matter.
There are no Kasrehs:
Here is the Finglish:
bashar sar dar garibAn ast
http://adabiyatsari.blogfa.com/post-21.aspx
سر در گریبان كردن و فكر كردن. عمیق اندیشیدن.
http://www.24sahat.com/content/view/8/14/
سر در گریبان بودن: idiom: think hardly and carefully. This idiom implies prolonged inconclusive thinking about a matter.
There are no Kasrehs:
Here is the Finglish:
bashar sar dar garibAn ast
4 KudoZ points awarded for this answer.
Comment: "many thanks excellent - sorry about the delay"
59 mins
humankind is perverted
this is an idiomatic translation since this means that human dose not know what to do and is in error or is mislead. there is no kasre among the words
4 hrs
Man is pondering and reproaching himself
In this context it means that human being is thinking of his own wrongdoings and reproaches himself.
23 hrs
man is brooding/languishing
From the tone of the words, I think these fit.
You could also use mankind/humanity for "bashar"
You could also use mankind/humanity for "bashar"
8 days
Mankind lives an isolated life
"Sar Dar Gariban" describes a person who has chosen to be separated from others. Please refer to "Dehkhoda Dictionary"
Something went wrong...